پیام نوروزی انجمن صنفی کارگردانان تئاتر ایران به قلم دکتر علی رفیعی
چقدر منتظر عید بودیم.
و آن حس عمیقِ لبخندها و برق شادی در چشمان، و آن میزانسنِ جادوییِ دست دادن و در آغوش کشیدن و بوسیدن و آشتی، و آن دیالوگ های زیبا و به یادماندنیِ عیدِ شما مبارک و هر روزتان نوروز. و حالا، در پایانِ این انتظار، پرده فرو می افتد و نورها می تابند و صحنه ی جشن در همنوایی شگفت سازهای طبیعت، آغاز می شود.
چقدر منتظر نوروز بودیم.
تا بگذرند این روزهای تلخ و سیاه، و امید به روزی نو و روزگاری نو دوباره در دل هایمان جا بگیرد. تا اشک و لبخندمان از سَرِ شوق و شادی باشد. تا صحنه ها از صلح و دوستی پُر شوند و نفرت از جنگ و خونریزی. و صحنه گردانانِ کشتار و بی¬عدالتی و تجاوز برای ابد از این بازی رانده شوند... چراکه نوروز آمده با آئینی نو.
چقدر منتظر بهار بودیم.
تا یخ های کدورت آب شوند. تا آسمان دوباره آسمان شود و پرنده، دوباره پرنده. و تصویر باشکوهِ پرواز و رهایی تکثیر شود در چشم و دل تماشاگرانِ ما که همپای ما در انتظار بهار بودند و سبزی و خرّمی.
من ـ علی رفیعی ـ نویسنده و کارگردان، این جشن نوروز و بهار را به همه ی دوستان و همکارانم در تئاتر و سینما شادباش می گویم. و به همه ی انجمن ها و صنف های تئاتری که این روزها، بهار خود را سپری می کنند. و به ویژه به انجمن سراسریِ کارگردانان تئاتر ایران که آرزو دارم واژه¬ی «کارگردان» را همواره پاس بدارند و در این پاسداشت، اعتلای فرهنگ و هنر این سرزمین، سرلوحه ی همه ی آثارشان باشد.